- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه محرم
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه صفر
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه ربیع الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الأول
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه جمادی الثانی
- مناسبتها، وقایع و اعمال ماه رجب
- سایت قرآنی تنـــــزیل
- سایت مقام معظم رهبری
- سایت آیت الله مکارم شیرازی
- سایت آیت الله نوری همدانی
- سایت آیت الله فاضل لنکرانی
- سایت آیت الله سیستانی
مصائب خروج سیدالشهدا علیهالسلام از مدینه
شیعیان دیگر هوای نیـنوا دارد حسین روی دل با کـاروان کـربلا دارد حسین از حریم کعبۀ جدّش به اشکی شست دست مروه پشت سر نهاد امّا صفا دارد حسین میبرد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین پیش رو راه دیار نیستی کافیش نیست اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین رخت و دیباج حرم چون گل به تاراجش برند تا به جائی که کفن از بوریا دارد حسین سروران،پروانگانِ شمع رخسارش ولی چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین سر به قاچ زین نهاده راه پیمای عراق می نماید خود که عهدی با خدا دارد حسین او وفای عهد را با سر کند سـودا ولی خون به دل از کوفیان بی وفا دارد حسین سیرت آل علی با سرنوشت کربلاست هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین آب خود با دشمنان تشنه قسمت می کند عزّت و آزادگی بین تا کجـا دارد حسین دشمنش هم آب می بندد به روی اهل بیت داوری بین با چه قومی بی حیا دارد حسین بعد ازاینش صحنه ها وپرده ها اشک است و خون دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین سازعشق است و به دل هر زخم پیکان زخمه ای گوش کن عالم پراز شور و نوا دارد حسین شمرگوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا جای نفرین هم به لب دیدم دعا دارد حسین اشک خونین گوبیا بنشین به چشم "شهریار" کاندرین گوشه عزائی بی ریا دارد حسین
: امتیاز
|
مصائب خروج سیدالشهدا علیهالسلام از مدینه
وقتی که می رفـتند دنیا گریه می کرد شهر مدیـنه مثل زهـرا گریه می کرد وقـتی که می رفـتـنـد پـشت پـای آنهـا چـشمان جـبرائیل حتی گریه می کرد پائـین پای نـاقـه مریـم گریـه می کرد دورِ سر گهواره عیسی گریه می کرد این است آن داغ عـظیمی که برایش حتی میان تشت، یحـیی گریه می کرد این است زینب بانویی که زیر پایش زانـوی لـرزه دار سـقـا گـریه می کـرد بر روی دامن مادری در گوش طفلش آهـسته تا می گفت لالا گـریه می کرد یک کـاروان گـریـه شد وقـتی رقـیـه بـا گـفـتـن بابـا، بـابـا گــریـه می کرد در زیر پـای محـمـل مستـوره عـشق منزل به منزل ریگ صحرا گریه می کرد وقتی که می رفـتند عـالم سینـه می زد وقتی که می رفتند دنیـا گریه می کرد
: امتیاز
|
زباحال سیدالشهدا علیهالسلام در خروج از مدینه
ای شمع من بسوز كه پـروانه می رود زين آستان، صاحـب اين خانه می رود ای شـهـر ِجـدِّ اَمـجَـد و والا تـبـار من بنگر حسين چگونه از اين خانه می رود مادر به پای خيز و دعا كن به كاروان مـوسـای تو اگـر چه دلـيـرانـه می رود مــادر بـبــوس ديـدۀ گــريـان دخـتــرم نـازش بـكـن رقـيـه به ويـرانه می رود بنگر به اكبرم كه چه تـعـجـيـل می كند عباس را ببين كه چه مـردانـه می رود ای باغـبان دگر بنـشين در عـزای گل فصل خـزان رسـيده و پـروانه می رود
: امتیاز
|
زباحال سیدالشهدا علیهالسلام در خروج از مدینه
ای علـمـدار سپه در دلِ شب بار ببـند محـمـل پـردگـيان دوز ز اغـيـار بـبند همۀ اهل حرم را به حرم كن احضار كودكان را به محبت دلِ شب كن بيدار اين خـداحافـظی آخر ما با زهـراست بعدازاين وعدۀ ما با همگان كرب وبلاست خواهر انگار همين جاست طواف من وتو قبر گم گشتۀ زهراست مطاف من و تو مـادرا می بـرم از كوچه پـريـشانی را می بـرم هـمره خود اينهـمه قربـانی را مـشكـل قـافـلـه را وابـگـذاريـد به مـن گـريـۀ دخــتـركـم را بـسـپـاريد به من اي سپهدار، سپه را كمك از امشب كن با عـلـی اكـبـر من هـمرهیِ زينب كن از همين اول راه آب بنـوشان به همه زيـنـبم جـامۀ بـسـيار بـپـوشان به همه هـمۀ لشگـرعـشق است غلامت زينب زانـوی اكـبـر لـيلاست ركـابت زينب بعد از اين كاش كه بی يار نگردی خواهر كاش بی قـافـله سالار نگـردی خـواهر
: امتیاز
|